گاهي عظمت قرآن باعث دورماندن ما از معاني آن ميشود. چون كلام خداست، خيال ميكنيم حتماً بايد بر خلاف روش بشر حرف بزند، در حالي كه چنين نيست. خداوند همانگونه حرف ميزند كه مردم صحبت ميكنند و از همان كنايهها و استعارهها و مجازهاي معمول استفاده ميكند. توجه به اين نكته، مشكل بسياري از آيات و روايات متشابه را حل ميكند. يكي از اين گونه آيات، اين آيه است:
«وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَك ُصَفّاً صَفّاً.»
« در آن هنگام، پروردگار و فرشتگان به محشر درآيند.»
(فجر،22)
كلمهي «جاء» (آمدن) براي بسياري مشكل معنايي ايجاد كرده است؛ زيرا خداوند پا ندارد تا بيايد. از اين رو، برخي با روش ادبي، مفهوم آيه را درست كردهاند و گفتهاند اينجا مضاف حذف شده و در اصل «وَ جاءَأمْرُ رَّبِكَ» بوده است.
حنبليها كه قشري مذهب هستند، ظاهر كلام را گرفته و گفتهاند خداوند روي تخت مينشيند و به محشر ميآيد.برخي نيز گفتهاند آيه از متشابهات است و ما نميتوانيم آن را معني كنيم.
در روزگار نزول آيات، معمولاًپادشاهان در ميان صفوف لشكريان، سوار بر تخت به محل خاصي ميرفتند تا كار مهمي انجام دهند يا مجازات خطاكاري را مشاهده كنند. خداوند از اين منظره براي آشنايي اذهان عرب، استفادهي كنايي كرده و منظرهي قيامت را با نزديكترين وجه ذهني عربها به تصوير كشيده است.
خداوند اين شيوه را در مفاهيم ديگر نيز اعمال كرده است. براي نمونه، در بارهي جهنم فرموده است:
«وَجيءَ يومَئِذٍ بِجَهَنّم؛»
« آن روز جهنم را ميآورند.» (فجر،23)
در توجيه اين آيه برخي گفتهاند جهنم در دهان ماري است كه فرشتگان، آن را در گردن بدكاران مياندازند، در حالي كه روايت داريم اگر تمام زمين و آسمان را در جهنم بياندازند، مانند نگين انگشتري است در درياي عميق.
برخي از اعداد به كار رفته در قرآن بر همين اساس است. خداوند خطاب به پيامبرش ميفرمايد:
«وَ إنْ تَسْتَغْفرْ لَهُم سَبعينَ مَّرةً فَلَن يغفِرَ اللهُ لَهُم؛»
«اگر هفتاد بار براي آنان استغفار كني، باز خداوند آنان را نميآمرزد.» (توبه، 80)
و همين عدد را دربارهي جهنميان نيز ذكر ميكند (حاقه، 32).يا پيامبر در حديثي، فرقههاي امت اسلامي را هفتاد و سه گروه ذكر كرده است. اين اعداد كنايه از كثرت است و لازم نيست با توجيه و تأويل، آن را درست كنيم.خداوند با زبان مردم سخن گفته كه معمولاً يك عدد را براي بيان كثرت در گفتوگوهاي خود به كار ميبرند (مثل اينكه ما ميگوييم اگر هزار بار هم التماس كني، فايده ندارد).1
1.برگرفته از: چشمه كوير، صص51 ـ 55.